باور ندارم!

از جاییکه ایستاده ام

   میبینم درد تحمل شده و بدبختی را،

هرچه بیشتر میبینم،

      کمتر باور می کنم.

از جاییکه ایستاده ام

   میبینم خشونت و جنگ را

هرچه بیشتر میبینم،

      کمتر باور می کنم.

نظرات 3 + ارسال نظر
کیان چهارشنبه 31 فروردین 1384 ساعت 07:21 ق.ظ http://www.tardidha.blogsky.com

سلام مهیار عزیز
تبریک ...خیلی خوشحالم از حضورت...نوشته ات هم زیبا بود ژاینده باشی

مهدی چهارشنبه 31 فروردین 1384 ساعت 11:44 ق.ظ http://payamenasim.blogsky.com

سلام
مرسی به من سر زدی
آبی شد سیاه مثل قلب سنگ
انسان گشت تباه در این جنگ

مهشید شنبه 10 اردیبهشت 1384 ساعت 12:10 ق.ظ

سلام مهیار عزیزم بچه ها وقتی بزرگ میشن دیگه نمیشه بدیهای زندگی رو ازشون مخفی کرد اما واقعیت زندگی همش این نیست ... .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد