برایم شفا بیارید!



راهم را می گشایم

راهم را به چیزی می گشایم

راهم را به چیز بهتری می گشایم.

 

من زور میزنم که بمانم

من زور میزنم که با چیزی بمانم

من زور میزنم که با چیز بهتری بمانم.

 

بذر ها را می کارم

بذر هایی را که گرفته بودم می کارم

بذر هایی را که برای اعانه دادن گرفته بودم می کارم.

 

و خاری در پهلویم است

خار در پهلویم از درخت است

خار در پهلویم از درختی است که خودم کاشتم.

نظرات 3 + ارسال نظر
اشکمهر کوچولو چهارشنبه 31 فروردین 1384 ساعت 10:12 ب.ظ http://www.ashkmehr.blogsky.com

salam , omidvaram khob bashin , matne zibaiee bud , omidvaram movafagh bahsi , be manam sar bezan ,...dar zemn age konmaki khasti dar khedmatam , dar panahe aseman bye bye honey

کاوه چهارشنبه 31 فروردین 1384 ساعت 11:29 ب.ظ http://Daeezadeh.blogsky.com

سلام .
بسیار زیبا و با معنا بود.
باز هم پیش من بیایی خوشحال میشم.

مهشید یکشنبه 11 اردیبهشت 1384 ساعت 12:27 ق.ظ

نه در رفتن حرکت بود نه در ماندن سکونی. شاخه ها را از ریشه جدایی نبود وباد سخن چین با برگها رازی چنان نگفت که بشاید. شاملو ی بزرگ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد